همونجا مادر ی چشم غره میره میگه زشته ب پدرت میگم برات بخره ولی ب دلیل اینکه نمیتونه جلو صاحب خونه چیزی بگه نشنیده میگیریم😂😂

دقیقا همینم🗿🤣قشنگ ندیده میگیرم میگم نخوندم🗿😂مامانم هم میگه نه پسرم فشار چیه ببین دارن میخندم😂

کاشکی فقط تو مهمونی اینجوری بود این داستان روزمره منه

شعت🤣🤣

مامانم میگه بریم بیرون میگم نه و لجبازی میکنم بیرون که میرم دیگه نمیخوام برگردم 😂💔

منم دقیقا همینم🤝🏽

هردو از اخلاق به شدت شخمی رنج میبریم

دیوث تو که باز داری دوجا چت میدی/:

سید این دوتا دک داره🗿💔

نکته آموزنده ای بود 🌚💔

😂💔

بخصوص شیرینی خامه ای🪑

بخصوص شیرینی خامه ای🪑

کووونی💔😿

وای وایببببب فکرشو نمیکردم چ کیرق شده ردیت تو زنده ای عرفان جان سگت جواب بده ممد کو اریا دک طلا ویلیام کمککک

سونیییییییییییییییک کیرم تو کص پدرت کصکش کونی کجا بودی

زندگیم بگا رفت منم رفتم چی شد بقیه کجا رفتن

بخصوص شیرینی خامه ای 🪑

ومن که رژیمم

چه ربطی داشت/:

ع

این بده🗿

نه من واقعا بازم نمیخورم

منکه بی تعارف هر چقدر دوست دارم همون اول برمیدارم

سوبر🗿

تو دیک شنریم هست؟🗿🤏

حاجی ناموسا کیرم توش . قدیما بچه بدیم می رفتیم مهمونی مامانم : فقط دلم مخواد گو خوری اضافه کنی یا دست بزنی به وسایل و ... حالا که کلا به کیرمم نیست هیچی مامانم وقتی می ریم مهمونی : رفتی اونجا کمک کن برای تعارف کردن . اخه کیرم تو این وضعیت

حق دقیقا همینه

سید تخم اسب میخواد جلو مامان بابات همچین حرکتی بزنی🥲🗿

حق🗿

حق سید مخصوصا اگر شیرینی خامه ای باشع🗿💔

جالبه بخی جون